محرم94 / واحد
ای خاک تو برتر از بهشت ، خدا مهرت را بر دل نوشت
دل ما را با خاکت سرشت
ای قبلهی مسجدالحرام ، ای مطافِ مشعر و مقام
ای خاک کربلا اَلسَّلام
تو بیهمتایی در عالمین ، وقتی داری بین الحرمین
میخوانم هر دم با عرشیان: سَلامُ اللهِ عَلی الحُسَین
«سَلامُ اللهِ عَلَی الحُسَین»
ـــــــــــــــــــــــــ
آمدی با حزنی ناتمام ، آمدی ماه خون و قیام
ای ماه محرم اَلسَّلام
آوردی یک دنیا آه و غم ، آوردی بارانی دم به دم
آوردی بوی سیب حرم
سوی ما نگاهی میکنی ، ما را با خود راهی میکنی
ای با تو عطر و بوی حسین ، ما را ثاراللهی میکنی
«سَلامُ اللهِ عَلَی الحُسَین»
ـــــــــــــــــــــــــ
امشب دارم قلبی مبتلا ، با شوق آن صحن باصفا
مجنونم کردی ای کربلا
شبهای جمعه محشر بهپاست ، گویا عالم در شور و نواست
هر قلبی شیدای نینواست
میآید مادر عالمین ، میآید زهرا با زینبین
میخواند روضه در قتلگاه: ای کشتهی بیکفن حسین
«سَلامُ اللهِ عَلَی الحُسَین»
::
میگویم با اشکی بیامان ، میخوانم با چشمی خونفشان
اَلعَجَل یا صاحِبَ الزّمان
ای امید غزّه و یمن ، منتقم ماهِ بیکفن
اَلعَجَل حُجة بن الحسن
بیا با نور الهیات ، آرزوی ما همراهیات
ذکر یا لثارات الحسین ، نقش پرچم خونخواهیات
« اَلعَجَل یا صاحِبَ الزّمان»
ـــــــــــــــــــــــــ
امید جانهای بر لبی ، پناهِ دلهای پر تبی
آرزوی عمه زینبی
ملجأ اشک و ناله بیا ، خونخواهِ یاس و لاله بیا
منتقم سه ساله بیا
مدینه چشم انتظار تو ، کربوبلا بیقرار تو
منا و مکه منتظرِ ، خونخواهی ذوالفقار تو
« اَلعَجَل یا صاحِبَ الزّمان»
::
زنده میشود دلهای ما
آمدهام ای نعمالامیر ، سرافکندهام و سر به زیر
ای باوفا دستم را بگیر
با تو دنیایی دارم حسین ، حسی رؤیایی دارم حسین
قلبم از بند هر غم رهاست ، چون تو آقایی دارم حسین
«سَلامُ اللهِ عَلَی الحُسَین»
ـــــــــــــــــــــــــ
آمدهام با رویی سیاه ، به خیمهات آوردم پناه
ندارم توشهای غیر آه
گدایی شرمنده آمده است ، اما الطاف تو بیحد است
آقایی تو زبانزد است
دل بستهام به نگاه تو ، دل بریده از غیر توام
تو بخواهی من حُر میشوم ، تو بخواهی زهیر توام
«سَلامُ اللهِ عَلَی الحُسَین»
::
السلام ای سقای حسین ، سقای بیهمتای حسین
ای خورشید شبهای حسین
ای امید زینب و رباب ، ساقیِ عشق و ادب و آب
بر این جانهای تشنه بتاب
یا مولا حیدر شمائلی ، در وفا زهرا خصائلی
دست خالی ما را بگیر ، تویی که ابوالفضائلی
«کاشِفَ الکَرب عَن وَجهِ الحُسَین»
ـــــــــــــــــــــــــ
ای حرم تو دارالشّفا ، ای پناه هر دردآشنا
تویی باب الحوائج ما
تویی تو ماه ام البنین ، نورِ نگاه ام البنین
قسم به آهِ ام البنین
ببین اشک حسرت مرا ، تو میدانی حاجت مرا
کاشِفَ الکَرب عَن وَجهِ الحُسَین ، امضا کن شهادت مرا
«کاشِفَ الکَرب عَن وَجهِ الحُسَین»
::
امشب که یاران باوفا ، آمدهاند با شور و نوا
سویِ خیمهی خون خدا
میرسد عطر ایمانشان ، تازه میشود پیمانشان:
نذر مولا گردد جانشان
شد السّابِقونَ السّابقون ، تا آخرین قطرههای خون
فدای امامشان شدند ، وَ اِنّا اِلیه راجعون
«سَلامُ اللهِ عَلَی الحُسَین»
ـــــــــــــــــــــــــ
امشب که شهادتنامهها ، میشود امضا یا ربنا
رقم بزن تقدیر مرا
تا که اهل کربلا شوم ، تا که از دنیا رها شوم
فدایِ خونِ خدا شوم
تا که با چهرهای لالهگون ، تا که با حنجری غرق خون
مثل حسین آیم سوی تو ، وَ اِنّا اِلیه راجعون
«سَلامُ اللهِ عَلَی الحُسَین»
::