فاطمیه94 / نوحه
گریهی دیوار و در
عدو پی تسلیت به فاطمه آمده
دسته گل او شده هیزم آتش زده
نه تنها در این خانه سوخت
دل گل، پر پروانه سوخت
میانِ هُرم آتش و دود
خدایا رخ جانانه سوخت
ـــــــــــــــــــــــــ
جای تماشای گریههای تو ای پدر
بگو تماشا کنند گریهی دیوار و در
تسلیت در غم پیمبر
هیزم و آتش شعلهور
هنوز از پشت در میرسد
صدای نالههای مادر
::
لالهی نیلوفری
پیش علی شعله بر جان پیمبر زدند
فاطمه در پشت در، شعله بر آن در زدند
طناب و دست حبلالمتین
لگد بر ساقهی یاسمین
آسمان از چه خون نباری؟
فاطمه شده نقش زمین
ـــــــــــــــــــــــــ
زهرهی زهرا شده لالهی نیلوفری
چادر پر نور او خاکی و خاکستری
ساقهی یاسمن شکسته
به چشمش موج غم نشسته
باغبان با نگاه خونین
نشسته با دو دست بسته
::
قنوت اشک
نالهی غربت رسد به گوش من وای من
آتش دشمن چه کرد با دل زهرای من
نماز گریهام شبانه
قنوتم اشک دانه دانه
پشت در میرسد به گوشم
صدای تلخ تازیانه
ـــــــــــــــــــــــــ
نرفته از خاطرم که پشت آن در چه گفت
سراغ بابا گرفت راز دلش را نهفت
خستهجان با دل پر امید
در پی مرتضی میدوید
این علیست این امام من است
علی را به کجا میبرید
::
داغ فدک
داغ فدک را زدند به صورت مادرم
بگو چرا آمدند عیادت مادرم
بغض غم در گلو شکسته
به رویم راه گریه بسته
ای خدا پیش چشم بابا
قاتل مادرم نشسته
ـــــــــــــــــــــــــ
برو از آنها بپرس گناه مادر چه بود
که در محاق ستم چهرهی او شد کبود
مرغ حق شده بیترانه
آهِ او میکشد زبانه
تسلای دلش شد چرا
سیلی و ضرب تازیانه
::
عمر گل
عمر تو ای گل چرا این همه کوتاه شد
کبودِ ابر ستم روی تو ای ماه شد
خانه شد خلوتِ آه تو
غریبی غم جانکاه تو
هنوز است جای رعد سیلی
به روی صورت ماه تو
ـــــــــــــــــــــــــ
کسی ندارد خبر پس از تو از حال من
من پی تابوت تو، حسن به دنبال من
کفنپوش، گل پرپر من
پس از تو خانه بیتالحزن
سیهپوش، همه پروانهها
اشک من شمع این انجمن
::
شب وداع
شب وداع من و جسم من و جان من
پیکر او را بگیر ز دست لرزان من
مگو که چه شد این امانت
امان از ظلم و جور اُمّت
به چشمم خار غصه و غم
در گلو استخوان غربت
ـــــــــــــــــــــــــ
کشتی صبر علی ببین که پهلو گرفت
کنار قبرت نشست دست به زانو گرفت
که دیده تازیانه و گل
به پیش دیدگان بلبل
بگو ای فاطمه به بابا
علی کرد بهخدا تحمل
به قلم
استاد ارجمند
سیدمهدی حسینی