در نواحی نوحه

نوحه های یوسف رحیمی

در نواحی نوحه

نوحه های یوسف رحیمی

در نواحی نوحه
رهبر معظم انقلاب(حفظه الله):
درس عاشـورا، درس فداکـارى و دیندارى
و شـجاعـت و مواسـات و درس قیـام لله
و درس محبّــت و عشـق اسـت. یکى از
درسهاى عاشورا همین انقلاب عظیم و
کبیرى‌ست که‌ شما ملت ایران پشت‌سر
حسین‌زمان و فرزند‌ ابى‌عبدالله الحسین
علیه‌السلام انجام دادید. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸

در خون ماست غیرت سردار علقمه
هیهات اگر حسین زمان را رها کنیم...

۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۴۹ ق.ظ

فاطمیه94 / نوای پایانی

می‌پیچه تو روضه شمیم تربت تو

زنده می‌شه دل‌ها میون هیئت تو

درس عشق و ایمان و صبر و تقوا می‌ده، به ما شهادت تو

 

ای کوثر و قدر حضرت خاتم، یا زهرا

تو جون دادی تا بمونه این پرچم، یا زهرا

علم بشه نام مولا تو عالم، یا زهرا

 

تا نفس باقیه از علی می‌خونم

شبیه تو یار رهبرم می‌مونم

 

«رهسپاریم با ولایت تا شهادت»

ـــــــــــــــــــــــــ

روی سربند ماست تا نقش یا فاطمه

یعنی که ما هستیم فدایی تو همه

رؤیای هر عاشق اینه یه روز ببینه، مدافع حرمه

 

دلم یه لحظه آروم نمی‌مونه، یا زهرا

دارن رفیقام می‌رن غریبونه، یا زهرا

بازم جا موندم، بازم دلم خونه، یا زهرا

 

امضا کن مادر جان، براتم رو امشب

آرزومه باشم، فدایی زینب

 

«رهسپاریم با ولایت تا شهادت»

۰ نظر ۲۲ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۴۹
یوسف رحیمی
شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۴۷ ق.ظ

فاطمیه94 / شور

تا که دیدی شده بدون یاور

اومدی که بشی فدای حیدر

«رُوحِی لِرُوحِکَ الفِدا» علی جان

شده ذکر لبت تا دم آخر

 

با تو وفا شده معنا، شهیده‌ی علی، زهرا

تو جون دادی تا این پرچم، بمونه تا ابد برپا

 

«ام ابیها یا زهرا»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تویی سوره‌ی مهر و استجابت

لحظه لحظه‌ی تو جود و سخاوت

«یُطعِمونَ عَلی حُبِّهِ...» یعنی

نداره مهربونی‌هات نهایت

 

یتیمی بی‌پناهم من، سائلی غرق آهم من

شهادتم رو امضا کن، اسیری چشم به راهم من

 

«ام ابیها یا زهرا»

۰ نظر ۲۲ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۴۷
یوسف رحیمی
شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۴۴ ق.ظ

فاطمیه94 / واحدتند

ریحانة النبی

شکوه وفا و ایثاری، بی‌نظیری در وفاداری

تا آخر پای علی موندی، تو روزای سخت بی‌یاری

 

اسوه‌ی استقامت یا زهرا، به پا کردی قیامت یا زهرا

همه هستی‌تو دادی تو این راه، تا بمونه ولایت یا زهرا

 

ریحانة‌ النبی زهرا

ـــــــــــــــــــــــــ

دیگه خالی نمی‌شه دستم، به محبت تو دل بستم

تو دو عالم ندارم غصه، ‌تا دخیل چادرت هستم

 

چادرت بی‌قرینه یا زهرا، آخه حبل المتینه یا زهرا

روز محشر شفیع عشاقِ امیرالمؤمنینه یا زهرا

 

ریحانة‌ النبی زهرا

۰ نظر ۲۲ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۴۴
یوسف رحیمی
شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۴۳ ق.ظ

فاطمیه94 / واحد

کاش عمر من کوتاه بشه

جون دادم اما آخر تموم شد، غسلت با اشکِ چشمای حیدر

کنار قبرِ تو می‌شد ای کاش، نماز صبرم نماز آخر

 

باید زمین و آسمون، با ناله‌هام همراه بشه

طاقت ندارم بعد تو، کاش عمر من کوتاه بشه

 

تو بودی، تنها مدافع علی، زهرا

که می‌شه، مزار تو یاور من حتی

 

«وا غربتا، وا غربتا»

ــــــــــــــــــــــــــــ

راحت بخوابید اهل مدینه، دیگه نمیاد صدای زهرا

بارونِ اشک چشمای خیسم، می‌باره هر شب برای زهرا

 

کی آخه از یادم می‌ره، شب‌گریه‌های کوثرم

با دیدن دیوار و در، می‌سوزه از پا تا سرم

 

مدینه، سیره دلم دیگه از این دنیا

مدینه،‌فاطمه رفت و شد علی تنها

 

«وا غربتا، وا غربتا»

۰ نظر ۲۲ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۴۳
یوسف رحیمی
پنجشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۰۲ ق.ظ

فاطمیه94 / نوحه

گریه‌ی دیوار و در

عدو پی تسلیت به فاطمه آمده

دسته گل او شده هیزم آتش زده

 

نه تنها در این خانه سوخت

دل گل، پر پروانه سوخت

میانِ هُرم آتش و دود

خدایا رخ جانانه سوخت

ـــــــــــــــــــــــــ

جای تماشای گریه‌های تو ای پدر

بگو تماشا کنند گریه‌ی دیوار و در

 

تسلیت در غم پیمبر

هیزم و آتش شعله‌ور

هنوز از پشت در می‌رسد

صدای ناله‌های مادر

۰ نظر ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۰۲
یوسف رحیمی
پنجشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۴۸ ق.ظ

فاطمیه94 / زمینه

فدایی علی

حتی یه لحظه هم غربت علی رو طاقت نمیارم

خطبه‌ی گریه‌هامو شنیدن اما کسی نشد یارم

 

می‌برند پیش چشام، هستی‌مو تو کوچه‌ها

من چطوری می‌تونم، باشم آروم ای خدا

 

یاری نمونده برا تو ولی

زهرا می‌شه فدایی علی

ـــــــــــــــــــــــــ

تا وقتی زنده باشم نمی‌ذارم قلب تو پر از غم شه

نمی‌ذارم که حتی یه تار مو از سر آقام کم شه

 

تنها نیستی یا علی، جون می‌دم خودم برات

جون من که جای خود، جون بچه‌هام فدات

 

کشته منو حال خسته‌ی تو

غصه‌ی دستای بسته‌ی تو

۰ نظر ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۴۸
یوسف رحیمی
پنجشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۳۷ ق.ظ

ای التیام سیلی / زمزمه فاطمیه

امید قلب خسته در این شب سیاهی

در راه مانده‌ای را دریاب با نگاهی

 

دیگر بیا که بی‌تو از دست رفته‌ام من

ای وای از تباهی ای وای از تباهی

ـــــــــــــــــــــــــ

افتاده بودم از پا در جاده‌ی غم اما

دادم به خود تسلا دیگر نمانده راهی

 

در سایه‌سار لطفت جایی برای ما هست؟

با دل چه کرده بی‌تو شب‌های بی‌پناهی

ـــــــــــــــــــــــــ

برگرد ای انیسِ شبگریه‌ی مدینه

عمری‌ست مانده آقا بر راه تو نگاهی

 

ای التیام سیلی، با چشم‌های نیلی-

مادر تو را صدا زد هر شام و صبحگاهی

ـــــــــــــــــــــــــ

یک گوشواره گم شد در بین کوچه و رفت

یک گوشواره از دست در غارتِ سپاهی

 

انگشتری به دست تو دوخته دمادم

چشمان حسرتش را از بین قتلگاهی

۰ نظر ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۳۷
یوسف رحیمی